محل تبلیغات شما



جعبه ماهیگیری "همه جا"

طراحی‌ای از غزه، فلسطین

ترجمه: ع.جلالی

https://cdn.shopify.com/s/files/1/1059/0506/products/Fishermanbox-01-666x480_1024x1024.jpg?v=1537240274

عبور از محدوده پنج مایل در دریا از غزه مانند رویا برای ماهیگیران غزه است. قایق های ماهیگیری غزه در صورت ترک محدوده ، مستعد شلیک یا توقیف میشوند. هر قایق باید یک پلاک  شناسایی داشته باشد ، اما در پشت هر یک از این شماره ها یک داستان وجود دارد که از مشکلات ماهیگیر بودن در این زمان و مکان پرده بر می دارد.

جعبه های  ماهیگیری "همه جا"، سمبلی از شکستن محاصره است، با حمل و بردن این جعبه ها بهمراه شماره پلاک  بدور از منطقه محدود شده آنها می توانند "همه جا " باشند.

Fisherman Box 'Everywhere'

طراحی: ماجد ناتیل 
سال: ۱۳۹۴ 
مواد: چوب، پلاک فی 
اندازه: ۴۲ * ۱۲ * ۷ سانت


زیبایی را پر از اشتباه می دانم ، زیرا ما انسان هستیم

مصاحبه مجله آی با گائتانو پش»

ترجمه و تالیف: ع.جلالی

Gaetano Pesce portrait

گائتانو پش(Gaetano Pesce) متولد ۱۶ آبان ۱۳۱۸، معمار و طراح پیشرو قرن بیستم. در مدت پنجاه سال فعالیت کاری، آقای پش بعنوان یک معمار، طراح‌شهری و طراح صنعتی فعالیت کرده است. ظاهر کارهایش وسیع و انسان‌وار است، و ویژگی کارهایش استفاده خلاقانه از رنگ و مواد است، ادعای ارتباط بین فرد و جامعه از طریق هنر، معماری و طراحی برای ارزیابی مجدد زندگی مدرن اوایل قرن بیستم.


در دهه ۱۳۴۰ زمانی که شما شروع بکار کردید، طراحی ایتالیا، مغازه بسته بود. اما تولیدکنندگان و کارخانه های ایتالیایی تا امروز سوار بر بازار هستند ولی طراحان آنها اغلب، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و . هستند. راجع به طراحی امروز ایتالیا چه فکری می‌کنید؟  
طراحی ایتالیا مقداری از انرژی‌اش را از دست می‌دهد. ولی، طراحی ایتالیا تنها منحصر به افراد خلاق نیست، بلکه تولید کنندگان و کارخانه‌ها هم شامل می‌شود. بدون تولیدکنندگان طراحی ایتالیا وجود نداشت، بنابراین اگر آنها اجازه میدهند تا طراحان انگلیسی یا آلمانی یا هرکس دیگری خودشان را بیان کنند، به این معنی است که طراحی ایتالیا هنوز هم یک عنصر پرقدرت است. طراحان آلمانی هنوز هم به ایتالیا می‌روند، مشتاقم ببینم تولیدکنندگان آلمانی یا انگلیسی هم بتوانند اینگونه باشند. تولیدکنندگان این کشورها اصلا کجایند؟

صندلی آپ  خیلی با ذهن بازی می‌کند، امکان داره راجع به طراحی توضیح دهید؟
خوب، قبل ازهرچیز، در آنزمان به دلیل رقابت شدید کارخانه‌های ایتالیایی در به‌رخ کشیدن پیشرفت‌هایشان بستر مناسبی برای تجربه کردن پیش آمده بود. بر‌این اساس من، ایده استفاده از اسفنج رزینی را انتخاب کردم. دلیل دیگر که شخصی‌تر بود، این بود که: صندلی تنها در یک کاربرد خلاصه می‌شود، نشستن.  اگر بشکند دورش میندازیم. اما صندلی یک سند از زمان خودش است. می‌تواند چیزهای دیگری غیر از فرم و عملکرد داشته باشه، مثلا حامل یک دیدگاه ی باشد. با این طرح می‌خواستم  یک دیدگاه خیلی مهم بیان کنم: تفاوت بین زن و مرد را. زنها همیشه قربانی طرزفکری که دنیای مردانه راجع به آنها داشته است، بوده‌اند. بنابراین صندلی‌ای طراحی کردم که بدن زن بود زنجیر‌شده به یک توپ- یک زندانی. واکنش‌ها خیلی جالب بود، بعضی‌ها آنرا به مادر و بچه تشبیه کردند و بعضی ها به نماد جنسی. اما چیزی که برای من مهم بود، آمادگی مردم برای دریافت پیام و تفسیر آن بود، مردم هم پذیرفته بودند که طراحان صنعتی هم حق دارند تا دیدگاه خودشان را بیان کنند و اینکه این محصولات هم می‌توانند حامل معنا باشند.

Up Chair

صندلی یک سند از زمان خودش است می‌تواند چیزهای دیگری غیر از فرم و عملکرد داشته باشه "

"مثلا حامل یک دیدگاه ی باشد

کارهای شما اغلب با پاپ‌آرت  مقایسه می‌شود. چقدر به این جنبش نزدیک بودید؟
پاپ‌آرت پیشروترین بیان هنری در آن زمان بود و بطور حتم ارتباطاتی بود ولی پشت کار و آثارشان دلایل دیگری بود. من، قانع شده بودم که هنر زمانه ما به کارخانه نزدیکتر شده است، به صنعت و فناوری. چیزی که می‌خواست بیان شود، پیچیده‌تر از آن بود که با یک اثر هنری در استودیو بتوان بیانش کرد، زیرا بینهایت محدود و عاشقانه است. پاپ‌آرت آخرین جنبش هنری عاشقانه بود.

اگرچه ، مدتی زمان برد، تا بطور مشخص و بی‌پرده کارهای پیکرنما مثل لامپ ماکارونی و مبل غروب در نیویورک را خلق کنید.
ما از یک سنت انتزاعی می‌آمدیم و معماری هنوز هم در همان انتزاعی بودن گیر کرده است. اما با گذشت زمان، روز به روز تصاویر بیشتری استفاده می‌شود، که زبان جهانی است. با خودم فکر کردم ما باید از تصویر استفاده کنیم، و تصویر اگر امکان دارد باید خیلی معمولی باشد. ما همیشه فکر می‌کنیم که هنر خیلی مهم است و موضوع هنر آن بالاهاست ولی فراموش می‌کنیم که موتزارت موسیقی‌اش را برای مردم ساخت تا با آن برقصند. ما نباید اجازه خیلی پیچیده شدن چیزها را بدهیم؛ بگذارید راجع به لامپی که شبیه ماکارونی‌ست حرف بزنیم، بگذارید ساده بمانیم.

شما در زمان جنبش افراطی  در ایتالیا هم کار می‌کردید، که مخالف کارکردگرایی و مدرنیسم بود. آیا شما هم مخالف بوید؟
اشتراکاتی داشتیم. امروز معماری خیلی تکصدا و تمامیت‌خواه است.  خیلی استاندارد است، و استاندارد نمونه‌ی یک واقعیت است- واقعیت مناسب جنبش‌هایی مثل مارکسیسم یا کمونیسم است، که سعی می‌کنند تا بگویند همه مجبورند مثل هم فکر کنند. در عالم ت این طرز نگاه به دنیا از بین رفته است اما در معماری سبک بین‌الملل، کمابیش هنوز حاکم است. جنبش مدرن، که به نوعی از جنبش کمینه‌گرا تبدیل شد، قابل تصور برای ارائه‌ی پیچیدگی‌های زمانه ما نیست. پیامی که از این ساختمانها دریافت می‌کنید این است که، جامعه متفاوت بودن را تحمل نمی‌کند. و ما عصرمان را کثرت‌گرا می‌نامیم.

" اشتباهات انسان دارای کیفیت است. 
کامل بودن متعلق به خداست.اگر ما بپذیریم که کامل نبودن هم خوب است، 
نه‌تنها چیزهای اصل درعوض کپی‌کاری خواهیم داشت،
 بلکه محصولات را می‌توانیم ارزانتر هم تولید کنیم "

کارهای شما ضد-کمینه‌گر است، بازیگوش است، یک خصوصیتی در طراحی امروز دارد که خیلی زیرکانه است، حتی باروک است. شما باید دوست داشته باشید.
خوب! بعد از لوکربوزیه و میس، بیان واقعی جنبش کمینه‌گرا به پایان رسیده بود. بخاطر همین وقتی یک طراح آلمانی می‌بینم که گلدان ظریف می‌سازد، به این معنی است که کنجکاوی هنوز وجود دارد. دید خوب داشتن بتنهایی کافی نیست، گاهی باید از طرق لمس کردن یا حتی بوییدن احساس کنی. می‌خواهم صندلی‌ای طراحی کنم که بوی مخصوصی داشته باشد که بخاطربسپارمش. صندلی‌ای می‌خواهم که بمن صدا بدهد، با من در سطح دیگری ارتباط برقرار کند.

خیلی از آثار شما مبل‌هایی در قالب هنر هستند، یا برعکس. آیا بین هنر و طراحی تفاوتی می‌بینید؟
به تازگی، چیز خیلی جالب و خنده‌دار در منهتن وجود دارد، موزه هنرها و طراحی- مثل اینست که بگوییم موزه هنر و هنر. این موضوع خیلی مهمی است. هنرهمیشه یک محصول کاربردی بوده. اگر کسی در قرون وسطا میخواسته پرتره‌ی مادرش را داشته باشد، پیش نقاش میرفت اما تقاضای یک اثر هنری نمی‌کرد، بلکه تنها یک پرتره می‌خواست، یک محصول. بعدها این پرتره تبدیل به هنر شد. درنتیجه هنر کاربردی بود، هنر زمان ما چیست؟ لباس، تبلیغات، اشیا.

Spaghetti Lamp by Gaetano Pesce

محصولات روزمره؟
من هر روز بیشتر به این نتیجه میرسم که محصولات مهم هستند. به ما آموزش داده‌اند که مصرف‌گرایی یک امر سطحی است، اما نیست، چون من کتاب مصرف می‌کنم، موسیقی مصرف می‌کنم یا حتی کفش. همه‌ی اینها نشانه‌های زمانه من هستند؛ من زمانه‌ام را می‌پوشم. بهمین دلیل در سو‌پرمارکت فرهنگ بیشتری هست تا موزه. اگر من از یک موزه در سائوپائلو دیدن کنم احتمالا چیزهایی را ببینیم که در موزه‌های پاریس یا لندن می‌بینم. اما سوپرمارکت قابل اعتمادتر است. اگر ما یک فنجان قهوه بخوریم، فنجان پر است از اطلاعاتی در مورد مزه، مواد و طراحی . فرهنگ تنها به کنسرت رفتن و شناختن آثار برامس نیست. برامس به جهنم. زمانه خودت را بشناس. کارکرد‌ طراح این است که زندگی مردم را بهتر، لذتبخش‌تر و رنگین‌تر بکند. آنطرف این قضیه دگم بودن و سختگیر بودن است. گور باباش.

بعضی‌ها کارهای شما را نافی سلیقه خوب می‌دانند. عادلانه است؟
سلیقه خوب را می‌آزارم؟ البته!  بخاطراینکه مخالف سلیقه کهنه هستم.

بدلیل انتخاب نوع مواد و‌فرآیندی که بکار میبرید اغلب کارهای شما تیراژ تولید پایین دارند. فکر می‌کنید که تولید انبوه باعث خفگی خلاقیت می‌شود؟
خوب، کارهای من تعداد‌گذاری نمی‌شوند اما اینکه بعضی‌ ازآنها در ده‌‌عدد تولید شده حقیقت دارد. ما از ایده استاندارسازی می‌آییم، ایده تاثیرگذار و خیلی مهمی بود اما زمانه‌اش سرآمده است. امروز اشیا باید بهم شبیه باشند نه اینکه مثل هم باشند، درست مثل ما انسان‌ها. سی سال پیش رومه های کمونیست با انگ دیوانه به من حمله کردند، اما امروز کارخانه‌های ماشین سازی همین شیوه را در تولید بکار می‌بندند.  امروز زمان تولید محصولات غیر-یکدست است. این روش نه تنها از نظر اقتصادی معقول است، بلکه از منظر ی هم عاقلانه است - دموکراسی سیستمی است که تضمین می‌کند تا از تفاوت حمایت بکند. وقتی شما می‌گویید طرح من زشت است، خوب آره،به این بخاطرکه در انسان هم، زشتی و زیبایی، بزرگی و کوچکی، وجود دارد، اما چیزی که واقعا زیباست چیزی است که متفاوت است.

در وبسایت شما بعضی از کارها زیرگروه ساخت ضعیف  قرار گرفتنه اند، منظور شما چیست؟ سعی دارید چه چیزی بیان کنید؟
این، یک جنبه مهم دیگر در کارهای من است.  به باور من، ایده ما راجع به کامل بودن که تا این زمان داشتیم، اشتباه است. در ژاپن اگر شما ده فنجان داشته باشید، کاملترین آنها، ارزانترین آنهاست. مرحله بعد دومین از نظر کامل بودن کمی گرانتر است بهمین ترتیب تا به دهمین که زمخترین و در مجموع ناکامل‌ترین آنهاست می‌رسید- که به امپراطور تعلق دارد. این به این معنی است که اشتباهات انسان دارای کیفیت است. کامل بودن متعلق به خداست.اگر ما بپذیریم که کامل نبودن هم خوب است، نه‌تنها چیزهای اصل درعوض کپی‌کاری خواهیم داشت، بلکه محصولات را می‌توانیم ارزانتر هم تولید کنیم. به همین دلیل از دید اقتصادی وقتی من یک اشکال در محصول می‌بینم و دورش می‌اندازم، درواقع دارم پولم را دور می‌ریزم. بنابراین بد‌ساخته شده بیان یک امر باارزش است. برای جوانها این می‌تواند یک گزینه باشد.


داستان "یای سویی چيان" یا همان عیدی سال نو چینی

ترجمه ع.جلالی

یای سویی چيان

 

مي گويند در زمانهاي قديم، ديوچه اي بود به اسم " سویی" suì” با بدني سياه و دستاني سفيد. سویی  شب سي ام از ماه اخر هر سال، بيرون مي آمد و موجب ترس و وحشت می شد. او دست روی سر بچه هايي كه خوابيده اند مي كشید، كودك از ترس و با گريه بيدار مي شد، تب مي كرد و هزيان مي گفت. بعد از چند روز كه تب از بين می رفت و كودك بهبود می یافت، آن كودك سالم و باهوش، تغییر می کرد و ديوانه مي شد. براي همين ، خانواده ها از ترس، شب چراغ را روشن نگه مي داشتند و تمام شب را نمي خوابیدند تا نكند "سویی" بيايد؛ به اين بيدار ماندن " شوـ سویی يا راندن سویی "守祟shǒu suì  مي گويند.

در جياشينگ، واقع در جنوب چين، واقع در استان سو امروزی،  خانواده اي به نام "گُآن" guǎn با فرزندی زندگي مي كردند. در اخرين شب سال، آنها نگران این بودند "سویی"  براي ترساندن فرزندشان بيايد، برای همین با او سرگرم بودند. بچه ٨ سكه مسي را لاي يك كاغذ قرمز می پيچيد، آنرا تا ميزد و باز مي كرد تا خوابش برد و سكه ها و كاغذ روي متكا كنار سرش ماند. مرد و زن از ترس سویی، تمام شب را چشم روي چشم نگذاشتند و مشغول شو ـ سویی بودند. نيمه هاي شب بود که  بادي در خانه را باز و شعله چراغ را خاموش كرد، ديوچه سياه با دستان سفيد برای لمس كردن سر كودك رفت كه ناگهان نوری سفيد از داخل كاغذ قرمز كنار متكأ به بيرون تابيد، ديوچه با عجله و فريادن پا به فرار گذاشت.

خانواده گُآن ماجراي ترساندن سویی با هشت سكه مسي داخل پاكت قرمز را براي همه تعريف كردند. از آن به بعد، خانواده ها به فرزندان خود در اخرين شب سال، هشت سكه مسی داخل يك پاكت قرمز红纸包 hóng zhǐ bāo مي دادند كه كنار سرشان روي متكا بگذارند، و سویی ديگر جرات نمي كرد بيايد و بچه ها را بترساند.

هشت فناناپذير

در اصل اين سكه هاي مسي، منقوش به تصاوير " هشت فناناپذير"八仙 bāxiān بودند، كه در تاريكي شب سویی را مي ترسانند و به كودكان كمك مي كرند، كه بعدها "یای سویی چيان压祟钱 yāsuìqián " خوانده مي شدند. بعد از گذشتن سالها و بدليل شباهت آوایی " سویی به معني ديوچه" با " سویی به معني سن و سال" به压岁钱 yā suì qián   تغيير كرد. كه در شب سال نو پدر و مادر به فرزاندنشان یای سویی چيان یا عيدي مي دهند.


مهرها در تصویرسازی های مائدا باکو نقش جدیدی بعهده می گیرند

Stamps Repurposed as Illustrative Tools by Artist Baku Maeda

ترجمه شده: ع.جلالی

Stamp_By_Me Baku Maeda

        عليرغم شهرت جهاني اش در زمينه تكنولوژي هاي روز، ژاپن كشوري است كه به اصول سنتي و دنیای آنالوگ وفاداراست. اشيائي مانند ماشين هاي فكس، صفحات گرامافون و هانكو، مهرشخصی كه همراه امضاء مورد استفاده قرار می گیرند، هنوز زنده و قابل استفاده اند. در ميان موارد بالا، مهرهای عمومی هم قرار دارند: آنها به طور حرفه ای در مدارس، اداراه پست و تقريبا در تمام  ادارات استفاده مي شوند.  اما " باكو مائدا"1 هنرمند ساكن هوكايدو، استفاده متفاوتي براي آنها يافته است.

Baku_Madea_Illustration

او با استفاده از مهرهاي گوناگون، يك سري از تصويرسازي هاي سرزنده و پرجنب و جوش خلق كرده و همه ي آنها را در كتابي به اسم " مهر شده توسط من"2 ارائه داده است.برای دیدن آثار بیشتری از این مجموعه می توانید به اینجا مراجعه کنید. 

Baku_Madea_ Illustration

--------------------------------------------------

1. Baku Madea 

2. Stamp By me


یک کفش مسابقه ای

A RACE CAR SHOE

طراح: كاترينا دِنزيگنر

طراح: كاترينا دِنزيگنر1 (١٩٦٥) توليد كننده: هربرت ليواين( آمريكا). 

نتیجه افزايش استفاده از پلاستيك ها در صنعت پايپوش در دهه ١٩٦٠، آزادي عمل طراح در خلق ايدها و فرمهای نامعمول بود. كفش بالا، ساخته شده از ماده وينيلِ شفاف، رنگدار، آينه اي و تزيين شده با "چراغ هاي جلو" قالبي، طوري طراحي شده كه شبيه ماشين هاي مسابقه اي باشد، كه این شباهت با عدد جاگذاري شده در پهلوي آن و "شيشه جلو" بالا آمده، كامل شده است. 

رنگ هاي درخشان این كفش را به سبک پاپ آرت و زيباي شناسي فضايي دهه هفتاد آمريكا مرتبط می کند. كه اين ويژگي ها در لباس هاي طراحي شده رودي گرويچ2 و آندره كوريگس3 نيز ديده مي شود. 

1. Katharina Denzinger

2. (Rudi Gernreich (1922–1985

3. (André Courrèges (born 1923


هارلی ویر - ایران - مجموعه چشم مد لویس ووتان 

Harley Weir – Iran – Louis Vuitton Fashion Eye

ترجمه و گردآوری: ع.جلالی

عکس های هارلی ویر از ایران

زمانی هارلي ويِرHarly Weir، عكاس متولد لندن؛ براي پروژه "مجموعه چشم مُد لويس وُوتان" از ايران ديدن مي كند، محصور زيبايي هاي طبيعي و مهمانوازي مردمش مي شود. در عكس هايش او مينياتورهاي ايراني را بازتوليد مي كند، و با نزديك شدن به موضوع در تلاش است جهان اطراف را قابل درك كند و جزييات به ظاهر بي ضرر را براي درخشان كردن عكس هايش برجسته كند. 

شعر ايراني راجع به ن و باغ ها و رنگها و پارچه هاست، عكس هاي هارلي از ايران هم همينگونه اند. او موفق مي شود تا از دام كليشه هاي موضوعات عكاسي از ايران بگريزد: جوانان تهراني در جستجوي رهايي، و يا نشانه هاي مدرنيسم در ديگر قلمروها؛ یا بدتر از همه اينكه، گاهي اين كشور تنها بر اساس نابرابري هاي اجتماعي اش تصوير شده، و تنها چند برتري و زيبايي فرهنگي ايران ، براي خالي نبودن عريضه، اينجا و آنجا نشان داده شده است. گاهي در مواجهه با پيچيدگي، فروتني كفاف مي كند. 

 

عكس هاي هارلي وير هميشه زيبا هستند و گاهي اظطراب آور، كه همين ويژگي ها همكاري او با برندهاي معروف را باعث شده است. با تمام اينها، او گاهي بابت عكس هايش كتك خورده؛ مانند عكس هايي كه از خانه هاي اردوگاه جنگل كاله فرانسه انداخته است.

مجموعه چشم مُد لويس ووتان، شهر، وسعت فرهنگي يا كشوري را از ديد عكاس مد و لباس برجسته مي كند. هر كتاب شامل مجموعه اي از عكس هاي منتخب با اندازه بزرگ و اطلاعات مختصری راجع به عكاس همراه مصاحبه اي با عكاس يا متخصصي است. 


جان گرفتن کوه فوجی در کتاب بالاپر زیبا 360 درجه

 Mount Fuji comes alive in a beautiful 360-degree pop-up book

بالاپر٣٦٠ درجه كوه فوجي   

كتاب هاي بالاپرَ (Pop-up) فقط مخصوص كودكان نيست. بخصوص بالاپرهایي که توسط "يوسوكه اونو" Yusuke Oono با جزييات فراوان و   ٣٦٠ درجه اي طراحی شده اند. 

در اين بالاپر او كوه فوجي را ـ نقطه اي با بيشتر تعداد عكس در دنيا ـ با خورشيدي در ميان ابرها و اقیانوس با جزییات فراوان به شکل  ٣٦٠ درجه ای خلق كرده است . 

از آنجایی که اونو همه ي كتاب ها را به صورت دستي می سازد، ساخت هر كدام زمان زيادي مي برد، که تا زمان بردن جايزه يوفاب YouFab award فروش تجاري نداشتند. او بعد از بردن این جايزه با همكاري لافت ورك oftwork و انتشاراتي سينشا  Seigensha آنها را با شمارگان بالا براي فروش تجاری عرضه كرده است و این كتاب ها در سايت های خرید به صورت آنلاین در دسترس هستند . 


YouFab award

 


ایتو هیروُتُشی

Hirotoshi Itoh

ترجمه و گردآوری: ع. جلالی

ایتو هیروُتُشی Hirotoshi Itoh

" در دستان استادانه ایتو هیروُتُشی ، سنگ معمولی به موجودیتی غریب، مشوش و شوخ آمیز تبدیل می شود که شما را به نگاه کردن دوباره وادار می کند."

ایتوهیروُتُشی(Hirotoshi Itoh) مجسمه ساز ژاپنی است که به خاطر ایده های طنزآمیز، تخیلی و توانایی باورنکردنی برای نرم، سبک و انعطاف پذیر نشان دادن جسم سنگ، شناخته شده است. شغل خانواده ایتو از سال 79 با سنگتراشی آمیخته بود و اگرچه ناگزیر به برعهده گرفتن آن در آینده بود، گرایش فکاری دانشگاه هنرهای توکیو را برای تحصیل برگزید. مراودت با سایر هنرمندان فکار پایه گذارخلافیت و روش فکری او بود. دراین دوران آثاری خلق کرد که جسم و ظاهر سخت و سرد ف در آنها به موجودیتی گرم و قابل لمس دگرگون شده بود.

پس از فارغ التحصیلی ، به کسب و کار خانوادگی خود که سنگ تراشی برای سنگ قبر، یادبود، و مجسمه سازی مذهبی بود پرداخت ؛ با این حال،  او  در زمان های آزاد، از تخیل خود برای ایجاد آثار هنری خلاقانه و غیر متعارف استفاده کرد.

آثار ایتو را می توان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول مجسمه هایی است که از سنگ مرمر یا گرانیت ساخته و ظاهر آنها را به گونه ای تراشیده که در نگاه اول به نظر نمی آیند از جنس سنگ باشند. او با استفاده از تجهیزات سنگ تراشی سنتی مانند اسکنه(مغار) و اره، سنگ را به لباس، کیف سکه، نان، چهره های خنده دار و دیگر اشیای سوررئالیست تبدیل می کند.

ایتو هیروُتُشی Hirotoshi Itoh
گروه دیگر مجسمه هایی است که از سنگ های بستر رودخانه بوجود آورده است؛ در این مجسمه ها ایتو با حفظ فرم اولیه سنگ و تنها با اندکی تغییر، شخصیت جدیدی به آنها بخشیده است. ایتو این آثار را، از دل قلوه سنگهایی که از بستر رودخانه نزدیک محل زندگی اش در شهر ماتسوموتو( استان ناگانو، ژاپن) یافت می شود، خلق کرده است. در این آثار، او همانگونه که سنگ را می تراشد با حفظ ساختار، شکل اولیه سنگ را بهبود می دهد و با افزودن عناصر غیرمرتبط مانند دندان مصنوعی ، نخ ، صدف و اشیاء فی گوناگون، آثارش را جان می بخشد .

ایتو هیروُتُشی Hirotoshi Itoh

با وجود تفاوت در روش ساخت، از نظر موضوع آثار هر دو گروه، تصاویر و اشیا روزمره است؛ و از نظر بصری ویژگی عمده آثار ایتو هیروتشی ، تلاشی است برای ایجاد این تصور که سنگ چیزی بیش از یک سنگ است و یا حتی ماده ای متفاوت از آنچه تلا کنون میدانستیم .

علاوه بر مجسمه سازی، ایتو بیست سال پیش با همراهی دوستانش پروژه ای را برای ارایه آثار هنری دستی در فضای باز آغاز کرد که با گسترش آن، امروزه به جشنواره سالانه هنرهای دستی شهر ماسیموتو تبدیل شده است. او در نقش مدیر سازمان غیرانتفاعی دبیرخانه نمایشگاه صنایع دستی ماتسوموتو(The Secretariat of Crafts Fair Matsumoto)، هنوزهم فعالانه برای رشد هنرهای دستی معاصر منطقه ناگانو تلاش می کند.

اگرچه سنگ ماده ای سخت و دارای ظاهری خشن است ولی آثار سنگی ایتو دارای لطافت و طنز زیبایی هستند. خودش اعتراف می کند زمانی که مجسمه هایش بتوانند لبخند به لب هر کس که با آنها روبرو می شوند بیاورند، احساس خرسندی می کند.

 30 جولای 20

این متن را در سایت روزرنگ نیز بازنشر شده است. 

 

 


داستان دو میز 

Tow Table Tops by Robi Walters1

ترجمه و گردآوری: ع.جلالی

Tow Table Tops by Robi Walters

 دو روی میزی کولاژ شده، اثر روبی ویلیامز

اين ايده زماني شكل گرفت كه اولين بار تام كِريج(Tom kerrdig) را قبل از افتتاح رستوران جديدش ملاقات كردم . او سر آشپز معروفي است كه می خواست برای رستوران جديدش واقع در هتل كورينتيا ( The Corinthia Hotel) ایده هایی بیابد.به تام گفتم: به آثارم هميشه يك چاشني ويژه اضافه مي كنم». پرسيد چه چاشني؟ گفتم:عشق» و تام هم گفت:منم همينطور!»

تام را از مدتي پيش ميشناختم و مي خواستم چيزي براي فضاي رستورانش كار كنم كه هم شخصيت او را بازتاب بدهد و هم بخش جدايي ناپذيري از انرژي جاري در فضاي رستورانش باشد. من كولاژهايم را به كمك مواد دور ريختني و غير قابل استفاده بوجود مي آورم. چيزهايي كه ديگر قابل استفاده نيستند را تبديل به چيزهاي زيبايي مي كنم و ارزش ذاتي آنها را در نتیجه این فرآیند زنده مي كنم.

Tom Kerridge new restaurant

نمایی از میز در رستوران کریج  

زمانی كه من و تام راجع به كارهایمان و عشق به آنها حرف مي زديم، گفت كه تجربه غذا خوردن (چه تنهايي، چه با كساني كه دوستشان داريم، چه مهماني) امریست كه باعث بوجود آمدن خاطره مي شود. ادامه داد که، حتي صورت غذای بعضي از رستوران هايي كه آنجا غذا خورده را نگه ميدارد، شايد آدمهای زیادی هم مثل من همين عادت رو داشته باشند. اينجا بود كه ما تصميم گرفتيم تا از مردم و دوستان  بخواهيم اگر صورت غذایی دارند ميتوانند برای ما بفرستند تا از آنها براي ساختن آثاری مورد استفاده در رستوران جديد كِريج استفاده كنيم.

 Tom Kerridge new restaurant

نمایی از میز در رستوران کریج 

گفتگوي ما تا جايي پيش رفت كه تام اين ايده را داد كه كولاژهاي من با استفاده از صورت غذاها به شكل دو رو ميزی ساخته شوند. با این ایده، مردم روي خاطرات غذا خوردن ديگران غذا مي خورند همزمانی كه خودشان خاطره اي جديد بوجود میاورند.

علاوه بر این دو قطعه، قطعه سوم رو براي خودم ساختم تا از مهمترين ديوار كارگاهم آويزون كنم.

 

30اکتبر 20

----------------------------------------------

1.رابی والترز(Robi Walters)؛ هنرمند انگلیسی متولد 1973


سه نكته اساسی برای انتخاب یک عنوان مناسب در مقالات پژوهشي

3 Basic tips on writing a good research paper title

نوشته: Sneha Kulkarni        ترجمه: ع.جلالی

3 Basic tips on writing a good research paper title

عنوان، مهمترين و اساسي ترين بخش يك مقاله پژوهشي است . انتخاب عنوان براي يك مقاله پژوهشي، در نگاه اول، راحت به نظر می رسد، ولي بعکس، به دقت و تفكر فراوان نیاز دارد. باوراینکه نويسنده اي، با وجود نوشتن پژوهشی خوب و با جزييات ، گاهي برای انتخاب عنوان مقاله با مشکل مواجه شود؛ سخت است. ولی هستند نويسندگانی، که با وجود تسلط به متن پژوهش، در انتخاب عنواني كوتاه و موجز كه عصاره اصلي نوشته را در خود داشته باشد، عاجز و سردرگم می شوند.
هنگام نوشتن عنوان برای مقاله پژوهشي، نويسنده یا نویسندگان بايد آگاه باشند كه عليرغم هشدارهاي مكرر، بیشتر افراد به دام " قضاوت يك كتاب بر اساس جلد آن" مي افتند. تاثیر اين رفتارکه به سوگیری شناختی»1 معروف است، به گونه اي است كه عنوان، به تنها عنصر تاثيرگذار در تصميم گيري افراد برای اينكه پژوهشی را بخوانند يا نه، تبدیل مي شود. اگرچه كمك گرفتن ازافراد حرفه اي که در زمينه ی مقاله های پژوهشی دارای تخصص هستند مي تواند برای انتخاب یک عنوان مناسب مفيد باشد، ولي نويسنده ی پژوهش، كسي كه با آهنگ و سبك نوشته خود بهتر از هرکس دیگری آشناست، مناسب ترین فرد براي انتخاب عنوان است.
افراد هنگام جستجو برای نوشته ای  در پايگاه داده ها، اول به عنوان پژوهش دقت مي كنند. از روی عنوان است که استنباط مي كنند پژوهش راجع به چه چيزي است و چقدر به موضوعی که آنها در پی یافتنش هستند، مرتبط است. به اين ترتیب، روشن است كه عنوان پژوهشِ مهمترين و تاثيرگذارترین عامل در اینکه چه تعداد افراد آنرا برای خواندن انتخاب می کنند است.

کاربرد عنوان در مقاله پژوهشي :

• محتواي پژوهش را به طور مختصر و در چند كلمه بيان مي كند.
• توجه خواننده را جلب مي كند.
• تفاوت پژوهش را با پژوهش هايي که دارای موضوع يكسان هستند، بيان مي كند.

 

سه نکته اساسي که باید در هنگام نوشتن عنوان بخاطر داشته باشيد

اول؛

عنوان را ساده، مختصر و جذاب نگهداريد: عملکرد اولیه عنوان، ارائه یک خلاصه دقیق از محتوای نوشته است. بنابراین عنوان را مختصر و روشن بنویسید. از افعال کنشی به جای عبارات اسمی پیچیده استفاده کنید و از جزئیات غیر ضروری اجتناب کنید. علاوه بر این، یک عنوان خوب برای مقاله پژوهشی معمولا حدود 10 تا 12 کلمه( در زبان انگلیسی) است. انتخاب عنوان طولانی ممکن است باعث پرتی هواس شود و توجه خواننده را از نکته اصلی دور کند.

اجتناب کنید   داروی X باعث به وجود امدن یک ساعت انقباض عضلانی در حون گونه آچاتینا فیولشا می شود.
بهتر است     داروی ایکس باعث انقباض عضلانی در حون گونه آچاتینا فیولشا می شود.

دوم؛

از واژه های توصیفی مناسب استفاده کنید: عنوان مناسب یک پژوهش باید شامل کلمات کلیدی مورد استفاده در متن نوشته باشد و ماهیت مطالعه را تعریف کند. درباره واژه ها و اصطلاحاتی که ممکن است افراد برای جستجوی تحقیق شما مورد استفاده قرار دهند فکر کنید و آنها را در عنوان بگنجانید.

اجتناب کنید    اثرات داروی A بر روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی: با مطالعه یک گروه غیر متمرکز
بهتراست    اثرات روانی داروی A بر روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی: با آزمایش کنترل شده غیر متمرکز

سوم؛

اجتناب از به کار بردن کلمات مخفف و اصطلاحات تخصصی: اختصارات شناخته شده مانند ایدزAIDS، ناتو NATOو غیره می تواند در عنوان مورد استفاده قرار بگیرد. با این حال، مخفف شده ها و اصطلاحات کمتر شناخته شده ای که برای خوانندگان بلافاصله آشنا نباشند، بهتر است مورد استفاده قرار نگیرند.

اجتناب کنید  نمایه ام ام پی هاMMP نمی تواند تمایزی بین مایع سینوویال آرتروزی نرمال و زودرس قایل شوند.
بهتر است    نمایه پروتین متالو ماتریکس(Matrix metalloproteinase protein) نمی تواند تمایزی بین مایع سینوویال آرتروزی نرمال و زودرس قایل شوند.

برای اینکه به بهترین ترکیب برای عنوان پژوهش خود برسید همیشه نظریه ای که می خواهید آنرا در پژوهش خود بررسی کنید بنویسید و بعد این سه نکته ساده را بخاطر داشته باشید.

 

 17 اکتبر 20


1.cognitive bias

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بازاریابی ومدیریت بازار درصنعت بیمه